آرتاس منتیل پسر شاه ترنس منیل دوم چهار سال قبل از جنگ اول متولد شد. شاهزاده جوان در زمانی بزرگ شد که سرزمینهای ازروت دچار جنگ بود، اتحاد خورد شده بود و ابرهای سیاهی همه جا را فرا گرفته بود. در بچگی با واریان ورین دوست شد.
در جوانی آرتاس با مورادین ریش برنزی برادر شاه دورفها ماگنی ریش برنزی تمرین میکرد و تبدیل به شمشیر زنی حرفهای شد. تحت سرپرستی اوتر روشناییآور، آرتاس در سن 19 سالگی وارد فرقهی شهسواران دستنقرهای شد. علارقم بیپروایی و سرسختی که داشت، آرتاس تبدیل به مبارزی مشهور شد. یکی از افدامات مشهورش ضدحمله به گروهی از ترولهای جنگل که از زولآمان به کوئلتالاس جمله کردند بود.
در همین زمان بود که آرتاس دختر جوان دریاسالار دائلین پرادمور، جینا را ملاقات کرد. باگذر سالها7 آنها نزدیک هم رشد کردند و رابطهی عاطفی بین آندو به وجود آمد. هرچند که در پایان جینا جادو را در دالاران آموخت و آرتاس در لردران در گیرجنگ بود. هر دوجوان مصمم بودند تا رابطهی قوی خویش را حفظ کنند و داستانه عاشقانه خویش را تا زمانی بهتر که برایشان پیش آید محفوظ نگه دارند.