سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای مخفی!

قلم

دیگر آدمی نمانده سرش غر بزنم، دیگر رویی نمانده که کم شود،دیگر حسی برای عاشقی نیست،دیگر دوستی برای خندیدن نیست، تنها من هستم،نه آن من خوشحال و خوش رو!

آن من که به ویرانه ای بی پایان میماند، آن که روز های زیادی مخفی اش کرده بودم،آنکه حرف نمی زد مبادا دل نشکند. آن آدمی که آدم حسابش نکردم، و فقط او برای من مانده.....